تثبیت یک ماده رنگدار بر روی سطح اتکاء مورد نظر رنگرزی می گویند. ماده رنگی ممکن است به سطح جسم چسبیده و ثابت شود یا آنکه در داخل الیاف نفوذ کند. تثبیت رنگ بر روی سطح اتکاء تابع وضعیت ماده رنگی و ساختمان شیمیایی زمینه یا سطح اتکاء می باشد. هنر رنگرز در آن است که رنگ مناسب زمینه مورد نظر اصلی و سایر سطوح یا رنگهای مجاور را به کار برد و حاصل کار او از اولین مرحله تا نهایت بدانگونه باشد که رنگ به دست آمده در مقابل سایش، نور، شستشو، مواد شیمیایی مانند اسیدها، بازها و حلال ها، حرارت، رطوبت، گرد و خاک و … دارای ثبات و حداکثر مقاومت باشد.
تاریخچه رنگرزی
رنگ و رنگرزی نه تنها در ایران بلکه در هند و چین و مصر دارای پیشینه ای بس طولانی است. رنگرزی در ایران سابقه ای دیرینه دارد. پیش از اسلام به خصوص در دوره ساسانی، رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بوده اند. اما از آنجا که معمولاً رنگرزی بر موادی انجام می گیرد که از مواد آلی فساد پذیر تشکیل شده اند، آثار بازمانده از گذشته دور بسیار اندک است، خوشبختانه در پرتو دستاوردهای جدید باستان شناسی و نیز با بررسی آثار مکتوب معلوم شده است که پیش از اسلام جامعه ایران دارای سنت پیشرفته بافت قالی و نساجی بوده است. کهن ترین اثر گره دار پیدا شده که تا به حال نخستین نمونه قالی ایران محسوب شده و توسط پروفسور رودنکو در کناره های مغولستان، در ناحیه ای بنام پازیریک کشف شده است. در حاشیه این فرش نقش تعداد زیادی اسب به چشم می خورد و در بافت آن از رنگهای سبز، آبی، قرمز و زرد استفاده شده است.
گزنفون مورخ یونانی به کارگاههای قالیبافی شاهان هخامنشی در شهر سارد در حدود چهار صد سال پیش از میلاد اشاره می کند. این هنر در دوران های بعدی نیزادامه پیدا کرده است. در کتاب زین الاخبار گردیزی داستانی نقل می شود به این مضمون: دیوان را فرمود تا کانها کندند و جوهرهایی بیرون آوردند و به دریا رفتند و گوهرها برآوردند و این عمل با مردمان بیاموختند و جامه ها رنگ فرمود کردن. از نمونه های فرش ساسانی که متأسفانه باحمله اعراب از میان رفت ولی ذکر آن در بسیاری از کتب از جمله تاریخ طبری آمده، فرش بهارستان است. طبری درباره آن می گوید: … بساطی بافتند از دیبا. به زمستان بازکردندی بدان وقت که هیچ جا گل شکفته نبودی و به جهان اندر سبزی نبودی و آن بساط را گرداگرد کنارش همه به زمرد و زبرجد سبز بافته …
سیروس پرهام معتقد است که پیش از اسلام حداقل سه منطقه وسیع فرشبافی در فارس وجود داشته … منطقه اول و ظاهراً پر رونق ناحیه دارابگرد … فسا و جهرم بود. ناحیه دوم کوه بیشابور که تا حاشیه ارجان و سرزمین لرنشین کهکیلویه امتداد داشت و شاپور و کازرون و توج و شهر گمشده غندجان شهرهای عمده آن بوده که هر دو ناحیه از آبادترین و پر نعمت ترین مراکز تمدن ساسانی بوده اند. منطقه یا ناحیه سوم بوانات و قونقری که دژ خرمه در آن بوده است.
از دلایل دیگری که وجود سنت پیشرفته رنگرزی را در دوران ساسانی ثابت می کند رونق و توسعه منسوجات در این عصر است. زیرا رنگرزی یکی از صنایع وابسته به نساجی است.
ایرانیان در دوره ساسانی در بافت منسوجات به ویژه منسوجات ابریشمی به حدی از مهارت رسیده بودند که تجارت ابریشم را بین چین و مغرب زمین در اختیار گرفته بودند و دستگاههای بافندگی ابریشم ایجاد کردند، که به زودی در تمام خاورمیانه شهرت و رواج یافت و بسیاری از این پارچه ها در کلیساهای اروپا باقی مانده که بطور قطع متعلق به دوران ساسانی است و در همان زمان به بیزانس و روم فرستاده شد. شیوه ساسانیان در به کارگیری رنگها با شیوه بیزانسی تفاوت داشته و تنها رنگهای به کار رفته یکی است، ولی رنگهای ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدل تر است و هنرمندانه تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شده اند.
بسیاری از نمونه ها یک رنگ بوده و رنگی مثل آبی را برای زمینه سفید ابریشم در نظر گرفته اند، یا اینکه نقش را با ابریشم بدون رنگ در کنار زمینه قرمز رنگ بافته اند و یا دو رنگ برای زمینه سفید به کار برده اند: قرمز و سیاه و یا آبی پر رنگ و سبز.
ایران که بین چین (مملکت عمل آورنده ابریشم) و روم (بزرگترین مصرف کننده منسوجات ابریشمی) واقع بود به صورت کشور ترانزیت ابریشم خام و ابریشم کار شده درآمد. پادشاهان ساسانی که متمایل به توسعه این فن در کشور خود بودند، در تعقیب فتوحات خود در سوریه دسته های بزرگ نساجان را از سوریه به ایالات ایران و به خصوص خوزستان کوچاندند.
متأسفانه اولین آثاری که از دوران اسلامی به جا مانده و مربوط به ایران است. به بعد از قرن نهم هجری قمری اختصاص دارد و برای بررسی آثار قبل از آن باید متوسل به آثار مکتوب شد. استاد سعید نفیسی در کتاب محیط زندگی و آثار رودکی که از شاعران قرون اولیه اسلامی است، می نویسد: در شهر بخارا استادان مخصوص برای بافتن شادروان (نوعی چادر) بودند و از هر شهری بازرگانان به بخارا می آمدند و شادروان و …می بردند و تا شام و روم این کالا میرفت و در همه جای خراسان که این ها را می بافتند به خوبی بخارا نمی شد و بازرگانان خراسان همه از آن جامه می پوشیدند و آن را سرخ و سفید و سبز می بافتند.
در کتاب جغرافیای تاریخی لسترنج نوشته شده: پارچه های بافته شده از ابریشم خام، سفره دستمال و پرده های قلابدوزی مخصوصاً به رنگهای پر طاووسی، آبی رنگ و سبز در میان گلابتون در فسا بافته می شد.
علاوه بر این شواهد تاریخی دو نمونه از پارچه های ابریشمی در موزه، متروپولتین نیویورک موجود است که یکی دارای یک جفت اردک در دایره و دیگری دارای تصویر یک جفت اسب در دایره ات که در اطراف آن شکل پرنده کشیده شده است. این دو قطعه دارای رنگهای سبز، زرد، سفید، بنفش روی زمینه قرمز است.
قطعاتی از پارچه های بافت ایران نیز در دیگر کشورهای اسلامی و غیر اسلامی به دست آمده که از حیث اسلوب و رنگ آمیزی شبیه به منسوجات ساسانی است. مرکز عمده این بافندگی را مغرب ایران و خراسان مثل مرو و نیشابور دانسته اند که به احتمال زیاد کارگاههای رنگرزی در کنار کارگاههای بافت واقع شده بود.
با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و به خصوص نساجی رونق فراوانی پیدا کرد. یک نمونه از بافته های دوره سلجوقی که در موزه متروپولتین موجود است دارای اشکالی به رنگ پرتقالی و قهوه ای است و قطعه ای دیگر به رنگ سبز و سفید است. فرش یا زیر اندازی که متعلق به حکومت سلاجقه در ایران باشد تاکنون به دست نیامده ولی کاملاً مسلم است که مردم ایران با پیشینه ای که در این هنر داشته اند در این زمان نیز فعال بوده اند. به خصوص نمونه هایی که در نقاشی های دوره تیموری و مغولی به تصویر آمده مؤید این نکته است. پس از دوران سلطه مغولان، در دوره تیموریان صنعتگران و هنرمندان به علت تمایل سفارش دهندگان به اسلوب و طرحهای چینی شروع به تقلید از این منسوجات کردند.
دوره صفویه اوج ترقی صنایع نساجی و قالی بافی است و خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزه های دنیاست. شیوه رنگ آمیزی ملایم و بی نظیری در قطعات به دست آمده به چشم میخورد. در این دوران زری بافی از رواج بسیاری برخوردار شد. به کار بردن زمینه های الوان که در روی آن نقوش با نخهای طلا و نقره به تصویر می آید، همچنین به کار گرفتن طرحهای مناسب که بیشتر موضوعات ادبی و مناظر رزمی و بزمی بود و نیز استفاده از رنگهای گیاهی که هنوز درخشندگی و ثبات خود را حفظ کرده اند، از ویژگیهای منسوجات این دوران است.
در زمان قاجار ورود صنایع خارجی به ایران و به ویژه ورود پارچه های فرنگی و ارزان روسی سبب رکود صنایع و هنرهای ایرانی شد و بسیای از کارگاههای پارچه بافی برچیده شد و تعداد معدود برجامانده نیز مشتریان خود را کم و بیش از دست داد.
در دوران پهلوی نیز راه اندازی کارخانجات نساجی در شهرهایی مثل اصفهان، کاشان و … باعث ورشکستگی کلی کارگاههای نساجی شد و هنرمندان آن به صورت کارگران عادی کارخانه ها درآمدند وتعدادی معدود نیز به عنوان نمونه های موزه ای در اختیار هنرستانها و دیگر سازمان های فرهنگی و هنری قرار گرفتند.
در این میان رنگرزان همگی به رنگی برای فرش و گلیم و دیگر زیر اندازها رو آوردند، ولی به تدریج با ورود رنگهای شیمیایی آنان به خاطر قیمت ارزان مواد و سادگی شیوه رنگرزی، رنگهای طبیعی را کنار گذاشتند، پس از مدتی حدود ۵۰ سال اکنون رنگرزان دیگر مواد رنگزای طبیعی را نمی شناسند.
نحوه رنگرزی الیاف
رنگرزی مواد اولیه فرش در دو هنگام انجام می گیرد:
- قبل از ریسیدن الیاف
- رنگرزی کلاف نخ
برای رنگرزی الیاف یا کلاف نخ روشها و وسایل گوناگون وجود دارد و بهره گیری از همین روشها و وسایل است که هنر رنگرز را در ارائه رنگ مطلوب و مقاوم آشکارمی سازد. انتخاب روشها و وسایل ساده و گرفتن نتیجه ای مطلوب و رنگی باثبات، نشانگر تجربه مفید رنگرزی باشد.
به طور عمده رنگرزی در کارگاهها به ۲روش انجام می گیرد:
رنگرزی سنتی
در این کارگاهها رنگرزی در پاتیل های بزرگ مسی انجام می گیرد. حرارت این پاتیل ها به وسیله شغله آتش که به وسیله گاز یا نفت تغذیه می شود تأمین میگردد. پشمها بصورت ریسیده نشده یا کلاف نخ رنگرزی میشود. مراحل دندانه و رنگرزی در این پاتیل های بزرگ مسی انجام می گیرید. سپس آبگیری در سانتیروفوژهایی اغلب با ابعاد کوچک انجام می گیرد. به طور عمده اغلب کارها در این کارگاهها دستی و زیر نظر استادکار انجام می گیرد.
رنگرزی صنعتی
در کارگاههای بزرگ همه چیز کاملاً مکانیزه است و کارها به صورت ماشینی و با دستگاههای مختلف انجام می شود. و به جای پاتیل های مسی از دیگ های بخار که همان نقش را ایفا میکند استفاه می شود پشم معمولاً به صورت نخ رنگرزی می شود. ابتدا نخ ها را شل پیچی می کنند دستگاه اشلاپ فورس نخها را به صورت شل دور بوبین های سوراخ دار مخصوص رنگرزی میپیچد این سوراخها برای نفوذ رنگ به داخل نخها میباشد قطر بوبین با پشم که دور آن پیچیده میشود به ۵/۱۷ سانتیمتر می رسد. سپس بوبین ها را درون محفظه بوبین می چینند و این کار به صورتی انجام میگیرد که بوبین ها به هم نچسبند این محفظه ها بردو نوع اند.
الف) محفظه بوبین کوچک با ظرفیت ۳۳۰ بوبین که به طور کل kg ۲۵۰ وزن دارد.
ب) محفظه بوبین بزرگ با ظرفیت ۶۶۰ بوبین که به طور کل ۴۵۰ الی kg ۵۰۰ بسته به بزرگی و کوچکی بوبین ها وزن دارد.
در این مرحله بوبین ها آماده رنگرزی هستند. آنها را وارد محفظه رنگرزی که همان دیگ بخار لست میکنند البته قابل ذکر است که قبل از این مرحله باید پشم ها شسته شده باشند تا چربی آنها گرفته شود زیراچربی موجود در روی الیاف باعث عدم نفوذ رنگ به طور مناسب و یکنواخت بر روی الیاف میگردد. شستشو توسط دترجنت صنعتی یا همان صابون صنعتی است صورت میگیرد از نمونه این صابون ها نئونیل ۹۱۰ می باشد. عمل رنگرزی باید بعد از شستشو انجام گیرد. که بسته به نوع رنگ مورد مصرف، مواد مصرفی متفاوت اند.
تانکهای جانبی جهت تزریق آب برای رنگرزی و شستشو به مخازن اصلی رنگرزی تعبیه شده اند و عمل تزریق را در حین رنگرزی به مخزن اصلی انجام می دهند. تانکهای کوچک همجهت تزریق رنگ و دندانه در پشت مخازن اصلی قرار دارند. دمای رنگرزی پشم ۴۵ الی ۵۰ درجه است که در این دما رنگ بخ مخزن اصلی تزریق می گردد. و در این هنگام حرارت راتا ۱۰۰ درجه سانتیگراد می رسانند البته دمای بیشتر از این موجب نمدی شدن پشمها میگردد. رنگرزی ۴۵ الی ۶۰ دقیقه ادامه مییابد بعد با تزریق آب سرد به مخزن اصلی شروع به سرد کردن حمام می کنند. تا دما به ۷۵ درجه برسد و پشم دیگر رنگ را پس ندهد. در این جا تزریق آب سرد به لوله هایی انجام میگیرد که در اطراف مخزن بین دو جداره دیواره مخزن قراردارند. سپس آب مخزن را تخلیه میکنند سپس پشمها را با آب سرد یک ربع شستشو می دهند و برای ثبات شستشویی پشم آمونیاک به کار می برند. در مرحله بعد برای خنثی کردن آمونیاک از اسید استیک استفاده میکنند. آمونیاک محیط حمام را بازی می کند و اسید باعث خنثی شدن محیط می گردد. در این مرحله حمام را تخلیه میکنند.
آخرین مرحله شستشو با آب معمولی است که برای پاک کردن اسیدی که روی پشم مانده، انجام می گیرد. بعد بوبین ها به دستگاه سانتریفوژ و سپس به دستگاه خشک کن منتقل می شوند. عمل آبگیری یک ساعت و عملیات خشک کردن حدود سه تا چهار ساعت بطول می انجامد. در این مرحله بوبین ها را سفت پیچی میکنند و نخها آماده ارائه به بازار می شوند پشم دراینجا به مدت ۳۰ دقیقه در دستگاه بخار حرارت می بیند تا پیچ آن از بین برود و به اصطلاح حالت ملخی پیدا نکند.
دندانه چیست؟
پوسته خارجی و با فلسهای پشم با خاصیت نفوذ ناپذیری خود درجذب رنگ مستقیماً اثر می گذارند. مواد شیمیایی خاص و عملیات مکانیکی می تواند این پوسته را تضعیف کرده و از بین ببرد. با از بین رفتن این فلسها، سرعت نفوذ رنگ به داخل الیاف افزایش می یابد. بدین ترتیب پشمی که تحت تأثیر محلولهای شیمیایی یا عملیات مکانیکی قرار گرفته با در هوای آزاد به مد ت طولانی باقی مانده باشد نسبت به پشم معمولی خاصیت جذب رنگ بیشتری پیدا کرده و پرنگ تر میگردد. به عبارت دیگر کلاف سفید پشم بدون عملیات قبلی اگر با مقداری روناس جوشانده شود ملاحظه می گردد رنگی که الیاف پشم به خود گرفته بسیار ناچیز و نایکنواخت است و بعد از شستشو تمام یا قسمتی از همین رنگ مختصر و نامطلوب از بین رفته و ضمناً رنگ این کلاف نیز در مقابل نور ثبات ندارد. حال اگر همان مقدار کلاف را قبل از رنگرزی در یکی ازاملاح مثلاً زاج سفید یا سولفات آهن جوشانیده و سپس داخل حمام رنگ نمائیم ملاحظه می شود که رنگ جذب شده توسط الیاف پشم بسیار زیادتر و ثبات نیز دربرابر نور و شستشو بیشتر بوده و ضمناً رنگ یکنواخت بدست می دهد. این تجربه نشان می دهد که رنگ ها بدون وجود این عامل که دندانه نامیده می شود تمایل به جذب شدن در پشم و سایر الیاف از خود نشان نمی دهند عمل آغشته کردن پشمها و الیاف را یا دندانه در اصطلاح رنگرزی دندانه دادن می گویند دندانه در اصطلاح به معنی اضافه کردن موادی برای تثبیت و رنگ پذیری بیشتر الیاف است این مواد از نظر شیمیایی باید قابلیت حل شدن در ماده رنگی را داشته باشد طرز عمل این املاح به این صورت است که با به وجود آوردن خلل و فرج یا خراش در روی سطح الیاف باعث نفوذ بیشتر رنگ به داخل الیاف می شود. دندانه علاوه بر دخالت در جای گیری و ثبات رنگ بر روی الیاف خود موجب بالا بردن شفافیت رنگ و دلپذیری آن می گردد. دندانه ها دارای انواع می باشند و محیطهای اسیدی معمولی ترین زمینه دندانه دادن پشم می باشند.
و اغلب در این مورد اسیدهای سولفوریک، سیتریک، استیک و فدمیک مورد استفاده قرار می گیرند در روستاها و عشایر نیز به منظور ایجاد محیط اسیدی از سرکه، آبغوره، سماق، قره قروت و دوغ بهره می گیرند.
رنگهای طبیعی به ۲ گونه بر الیاف بدون دندانه عمل می کنند برخی کاملاً جذب الیاف نمی شوند برخی نیز به صورت سطحی جذب می شوند که در مقابل نور و یا شستشو از بین می روند و ثباتی ندارند به همین سبب استفاده از دندانه در رنگرزی با رنگهای طبیعی کاملاً الزامی است.
انواع دندانه ها و ذکر تفاوت آنها در نحوه رنگرزی
دندانه ها بر دو نوع می باشند:
دندانه های نباتی
قسمتهای مختلفی از برخی گیاهان دارای خاصیت تثبیت کنندگی است این گیاهان اغلب دارای تانن یا مازوج هستند در بعضی از کتب داروئی این ماده به صورتهای اسید تانیک- تانن- اسید گالوتانیک- گالوتانن و به غلط اسید دی گالیک ذکر شده است. تانن در پوست و میوه تعداد زیادی از گیاهان مخصوصاً پوست درختان بلوط و سماق وجود دارد و سه نوع دارد.:
• تانن هایی که املاح فریک را به رنگ آبی سیاه در می آورند، مانند تانن های پوست بلوط، سماق و پوست درختان غان.
• تانن هایی که املاح فریک را به رنگ سبز در می آورند مانند انواع ترشک
• تانن هایی که املاح فریک را به رنگ خاکستری مایل به سبز در می آورند مانند تانن موجود در گزنه
این تانن ها به دو صورت وجود دارند : در درجه اول به حالت طبیعی در گیاه موجود است و در درجه دوم تانن پاتولوژیک یا معمولی که در بافت گیاهی یافت می شود و بر اثر نیش حشره ایجاد می گردد. که به آن مازومی گویند این ماده بر اثر نیش حشره ای به نام علمی PEMHIGUS UTRIVULAIUS بر درخت جفت وبلوط به دست می آید که ۴۰ دصد جوهر مازو دارد در کردستان مازوهای دیگری از برگ درخت بلوط می گیرند که ۵۰ تا ۷۰ درصد جوهر نازو دارد برگ خشک خود مازو را با آسیاب خوب می سایند و آن را چند ساعت در دیگ بزرگ مسی می جوشانند و سپس آن را صاف کرده در رنگرزی مصرف می کنند مازو دارای خواص ویژه ای است زیرا با مواد قلیایی ترکیب می شود و در برابر هوا رنگ قهوه ای به خود می گیرد دارای طعم قابضی است، عکس العمل اسیدی ضعیفی دارد، با املاح مختلف به رنگهای مختلف تولید رسوب می کند این گیاهان که ما زوج دار یا تندار هستند جزء دندانه های رنگ دارهستند و بیشتر برای تیره کردن فام رنگها به کار می روند بخصوص مازو که برای تهیه رنگهای سیر کاربرد دارد.
دندانه های معدنی
این مواد اغلب املاح فلزات قابل ترکیب با آب هستند که برخی از آنان مانند املاح مس، کبالت خود دارای رنگ هستند و برخی مانند زاج سفید بدون رنگ اند. این املاح که ظرفیت فلزی آنان زیاد است در حمام رنگرزی ترکیب شیمیایی یا لاک مانند بین رنگ و لیف تشکیل می دهند و باعث می شوند که رنگ کاملاً در داخل لیف نفوذ کند استفاده بیش از اندازه از دندانه باعث درهم رفتگی و چسبندگی پشم می شود آبهای سنگین مانند آب اصفهان باعث رسوب آن می شود و قدرت دندانه را کاهش می دهد و به عدم یکنواختی پشمهایی که بعداً رنگ می کنیم منجر خواهد شد. دندانه های معدنی دارای انواع مختلف است که در اینجا به ذکر نام و توضیح در موردی تعدادی از آنها می پردازیم:
زاج سفید: مهمترین دندانه ای که در رنگرزی رنگهای قالی از آن استفاده می شود املاح آلومینیوم و مخصوصاً نمک مضاعف آلومینیوم و پتاسیم است که زاج سفید نامیده می شود. در ایران معادن زاج سفید فراوان است مهمترین معادنی که فعلاً استخراج می شوند معادن طارم زنجان و ارومیه می باشد. آبهای سنگین مانند آبهای اصفهان و یزد باعث رسوب زاج میگردند باید در مورد چنین آبهایی در موقع دندانه دادن دقت فراوان نمود وقبل از مصرف آنرا تصفیه کرد یا در صورت عدم امکان کمی فسفات سدیم به آن اضافه نمود معمولاً پشم را در محیط اسیدی دندانه زاج سفید می دهند از مواد کمکی که به عنوان اسید مصرف می شود میتوان از کروم دو تارتر، اسید سیتریک (جوهر ترشک)، اسید اگزالیک (جوهر لیمو)، اسید استیک (سرکه) و درد شراب نام برد. برای روناس از اسید اکزالیک و اسید لاکتیک و برای قرمز دانه از کرم دوتارتر و اسید اکزالیک و اسید اسیتیک بیشتری استفاده میشود. اسیدهای معدنی مانند اسید سولفوریک و اسید کلریدریک موجب زردی و کدری رنگهای حاصله می گردد. نسبت زاج ۵ تا ۲۰ درصد وزن پشم و مدت زمان لازم یک ساعت می باشد.
کروم: مهمترین داندانه ای که با رنگرزی رنگهای مصنوعی دندانه ای مصرف می شود املاح کرم است . ۳ نوع حمام داندانه کروم وجود دارد:
الف) حمام دندانه کروم شیرین: این یک دندانه اکسید کننده است در این حالت کروم به مقدار زیاد در روی پشم به حالت cr•۳ درمیاید و پشم در این موقع رنگ زردی به خود می گیرد. این روش عمومی ترین حالت دندانه دادن پشم است. در حمام فقط دو تا سه درصد به نسبت به وزن پشم بیکرومات اضافه می شود اضافه کردن این اسید به خاطر آن است که حمام را کاملاً خنثی کند و کلیه عکس العملهای قلیایی را که از موقع شستشو با صابون و کربنات دو سود ممکن است در پشم مانده باشد از بین برود.
ب) جمام دندانه کروم ترش : این دندانه به میزان ۲ نوع دیگر کمتر مصرف دارد وتفاوت آن با دندانه کروم شیرین این است که دندانه دادن در محیط اسیدی صورت می گیرد که معمولاً از اسید استیک ضعیف استفاده می شود.
ج) حمام کروم احیا: عده ای از رنگهای طبیعی و شیمیایی نسبت به اکسیداسیون فوق العاده حساس می باشند لذا در مورد دندانه کروم یک ترکیب کروم احیا شده لازم است در این حالت بیکرومات را همراه با یک نمک اسیدی و اسیدهای احیای کننده استفاده می کنند.
مس (زاج سبز): از بین کلیه املاح مس سولفات آنرا که کات کبود زاج سبز نامیده می شود برای دندانه کردن پشم به مقدار محدود مورد استفاده قرار می دهند. دندانه مس در رنگهای شیمیایی به جز در چند مورد استثنایی مورد استفاده قرار نمی گیرد ولی در رنگهای طبیعی به مقدار زیاد مصرف دارد. به طور کلی دندانه سولفات مس روی پشم اثر نموده و از استقامت آن میکاهد و همچنین پشم را زبر و شکننده می کنند مقدار سولفات مس که برای دندانه به کار می رود ۴% وزن پشم می باشد باید به خاطر داشت که سولفات مس از دندانه های رنگی می باشد و رنگ پشم پس از دندانه دادن آبی روشن می شود و همین رنگ در رنگرزی رنگهای روشن تأثیر داشته و رنگ را در صورت قرمز بودن متمایل به بنفش و در صورت زرد بودن متمایل به سبز می کند از به کار بردن اسیدهای معدنی قوی نظیر اسید سولفوریک در حمام دندانه مس باید جداً خودداری کرد چون باعث کدری و نایکنواختی رنگهای حاصله می گردد. برای دندانه دادن با کات کبود ابتدا مقدار لازم سولفات مس را در آب حل کرده و در حمامی که ۵ تا ۲۰ برابر وزن پشم آب دارد داخل می کنند و سپس معادل وزن دندانه اسید استیک یا اسید اگزالیک به حمام اضافه می کنند مدت زمان دندانه یکساعت جوشیدن است و سپس پشم را از حمام خارج کرده و پس از شستشو وارد حمام رنگرزی می کنند.
قلع: دندانه قلع بیشتر برای بدست آوردن رنگهای بسیار شفاف در رنگرزی با قرمز دانه استفاده میگردد از بین املاح قلع مناسب تر از همه کلرو قلع می باشد در مورد سایر رنگها نیز این دندانه را به خوبی میتوانبه کار برد. ولی ثبات آن در برابر نور به خوبی دندانه کروم نیست این دندانه بی رنگ بوده و برروی رنگنیز تأثیر ندارد. مقدار ۲ تا ۶ درصد کلرو قلع را همراه با ۲ تا ۳ درصد اسید اکزالیک و یا کروم دوتارتر نسبت به وزن پشم که قبلاً به خوبی حل شده اند داخل حمام می کنند و بعد با پشم آبخور شده به مدت یک ساعت جوشانده سپس شسته و آبکشی می کنند پشم دندانه شده و آماده رنگرزی می باشد. در این مورد باید دقت شود جنس حمام آهن یا مس سفید شده نباشد چون وجود این فلزات در حمام باعث نا یکنواختی و کدری رنگ می شود.
دندانههای نیکل و کبالت: املاح این فلزات برای رنگرزان قالی غیر مأنوس و نا آشنا می باشد این دندانه ها به اندازه دندانههای قبلی در بازار یافت نمی شوند و طریقه دندانه دادن با آنها مانند دندانه قلع است رنگهای حاصله از آنها بسیار شفاف و همچنین ثبات آنها در برابر نور متوسط و در برابر شستشو خوب است. در مورد عملیات دادن با این املاح حتی المقدور از به کار بردن آبهای سنگین باید اجتناب کرد همچنین اسیدهای معدنی اثرات نامطلوبی در نتیجه کار باقی می گذارد و موجب کدری رنگهای حاصله می گردد و از اسیدهای نظیر سولفات آمونیوم، کروم دو تارتر و یا اسیدهای آلی مانند جوهر سرکه و اسید اگزالیک به خوبی میتوان استفاده نمود. از بین املاح این فلزات بیشتر از همه کلروز نیکل و کبالت در دندانه دادن پشم به کار می روند از این دندانه ها بیشتر می توان در رنگرزی رنگهای طبیعی مانند قرمز دانه، روناس و بقم سرخ استفاده نمود.
زاج سیاه: از دیگر دندانه هایی که در رنگرزی به کار می رود زاج سیاه یا سولفات آهن است این دندانه چون باعث تیره شدن رنگها می شود در مواردی که فام دلخواه تیره باشد مورداستفاده قرار می گیرد مقدار آن در حمام باید کم بوده و مدت زمان توقف در حمام نیز باید کوتاه باشد. دندانه سولفات آهن با قرمز دانه از قهوه ای کدر تا بنفش بسیار تیره مایل به سیاه را به وجود می آورد که البته مقاومت زیادی در برابر نور و شستشو ندارد و برای PH مناسب این دندانه میتوان از اسید اگزالیک استفاده کرد.
شیوه های مختلف دندانه دادن
عمل دندانه دادن به ۳ روش انجام می گیرد.
- دندانه قبل از رنگ
- دندانه توأم با رنگ
- دندانه پس از رنگ
روش اول و دوم بیشتر مورد مصرف دارند و در رنگرزی در کارگاهها بیشتر عمل دندانه دادن قبل از رنگ به ندرت معمولاً به این دلیل انجام می گیرد که رنگهای مطلوب نبوده و یا رنگ به اندازه کافی جذب نشده باشد یا سایه های رنگی داشته باشد در این صورت برای تیره کردن رنگ الیاف از این روش دندانه دادن استفاده می شود.
رنگزا
انواع و طبقه بندی مواد رنگزا
موادی که در خود دارای ذخایر رنگی یا همان پیگمنتها هستند را مواد رنگزا می گویند به شیوه ای که بتوان از رنگدانه های موجود در آن برای رنگرزی الیاف مختلف استفاده کرد. این مواد یا مستقیماً در طبیعت وجود دارند یا به وسیله دست بشر ساخته می شود. این مواد به طور کلی بر۲ گونه اند:
- مواد رنگزای طبیعی
- مواد رنگزای شیمیایی
مواد رنگزای طبیعی: موادی هستند که در طبیعت وجود دارند و دست انسان در ایجاد آنها دخالتی ندارد. از دیرباز رنگ این مواد به روشهای گوناگونی به وسیله انسان گرفته شده و از آنها بهره برداری به عمل آمده است. نوشته اند در زمانهای دور فنیقی ها با خرد کردن و جوشاندن صدف های دریایی رنگ ارغوانی تهیه می کرده اند. رنگ سیاه نیز با استفاده از مازو به دست میامده است که خود مازو حاصل تجمع برخی حشرات است. مواد رنگزای طبیعی از نظر مواد رنگی یکسان نیستند بلکه برخی مانند بلوط، روناس و زعفران دارای ماده رنگی فراوان هستند و برخی مانند برگ چنار و برگ مو، مواد رنگزای کمتری دارند. مواد رنگزای طبیعی مرغوب اغلب از تقاط گرمسیر به دست می آیند. در کشور ما نیز استفاده از مواد رنگزلی طبیعی سابقه طولانی و چند هزار ساله دارد و اینک نیز آنجا که مقصود تهیه فرش هنری و نفیس باشد هنرمندان بدون شک و تأمل به این نوع رنگها رو می آورند. به طور کلی رنگهای طبیعی خود به ۳ گروه تقسیم بندی می شوند:
- مواد رنگزای گباهی مانند روناس و نیل
- مواد رنگزای حیوانی ماندد قرمز دانه و صدف ارغوان
- مواد رنگزای معدنی مانند خاک رس
مواد رنگزای شیمیایی: عموما از طریق سنتز (تهیه مصنوعی و شیمیایی مواد) بدست می آید.
رنگزاهای گیاهی
در میان رنگهای طبیعی انواع گیاهی آن بیشتر از سایر انواع موارد استفاده دارند. این مواد از آن جهت که از کدام بخشی گیاه حاصل میگردد به گونههای زیر تقسیم می گردد:
- گیاهانی که رنگ از گل آنها حاصل می شود مانند ارغوان
- گیاهانی که برگ آنها رنگدهی دارند مانند برگ مو و برگ چنار
- گیاهانی که ساقه و شاخه های آنها دارای رنگ است مانند صبر زرد و شاه بلوط
- گیاهانی که پوست ساقه آنها دارای رنگ است مانند تمشک و گزنه
- گیاهانی که میوه آنها رنگزاست مانند سماق و توت سیاه
- گیاهانی که پوست میوه آنها دارای رنگ است مانند پیاز، گردو و انار
- گیاهانی که دارای ریشه رنگزا می باشد مانند روناس، زرشک
رنگهای گیاهی خود به دو دسته مازوج دار و بدون مازوج تقسیم می شوند. تانن یا مازوج ماده ای است که در برگ، شاخه، ساقه، ریشه و ثمر برخی گیاهان یافت می شود این ماده به وسیله حشره مخصوصی روی درخت به ویژه بلوط متراکم است. و به شکل دانه ای به اندازه فندق در می آید این دانه ها را جمع آوری و برای رنگرزی آماده مصرف می کنند. اسید اگزالیک موجود در برگ های این گیاهان و میوه و سایر اندام های آنان با دندانه های مختلف رنگهای متعددی در زمینه های کرم و نارنجی، قهوه ای، خاکستری و سیاه تولید می کنند مازوج معمولاً برای طیف های تیره و کدر به مصرف می رسند.
رنگزاهای مازوج دار
انار
درختی است کوچک داری برگهای ریز و گلهای سرخ رنگ است و در نقاطی که زمستان سخت ندارد رشد می کند نام علمی این گیاه PUNICA GRANATUM می باشد اصل درخت انار از ایران است و از ایران به سایر نقاط دنیا برده شده است. درخت آن را اناربن، ناربن، ناربیخ گویند میوه آن درشت و دانه دار است و پوستی ضخیم و سرخ رنگ دارد و علاوه بر مصرف غذایی از پوست آن که دارای ماده رنگزا است در رنگرزی استفاده می شود پوست آنرا خشک کرده و آسیاب می کنند و در رنگرزی به ویژه برای رنگ زرد مصرف می شود. انار از مواد مازوج دار است و مازوج آن تا ۴۰% می رسد رنگهایی در زمینه های سرخ تا مشکی را با دندانه های مختلف میتوان از پوست انار به دست آورد.
بلوط
درختی است بلند با برگهای خزان کننده با ارتفاعی از ۴ متر به بالا تا حدود ۱۲ متر با تنه فشرده پوشیده از پوست ضخیم خاکستری رنگ که دارای شکافهای عمیق و سرشار از تانن یا مازوست که علاوه بر مصرف طبی و دباغی در رنگرزی نیز مصرف دارد. نام علمی این گیاه QURCUS INFECT•RIA است از یکی از گیاهان این خانواده به نام بلوط جنگلی و جفت رنگ زرد طبیعی استخراج می شود پوست زیرین این درخت حاوی مواد رنگی بیشتری است که با دندانه های گوناگون رنگهای از زرد نارنجی تا قهوه ای تیره و رنگ موشی تولید می کند نام ماده رنگزای آن کورستین است.
برگ بنه
بنه درختی است شبیه درخت پسته که آنرا پسته وحشی نیز می گویند برگهای کوچک و سبز رنگ دار و دارای میوه کوچک کروی شکل است که به صورت خوشه ای هستند. از تنه درخت آن سقز می گیرند و از این رو درخت سقز نیز نامیده می شود انتشار جغرافیایی آن اطراف شیراز است از بنه به تنهایی نمی توان رنگ به دست آورد از مخلوط برگهای بنه و پوست انار در رنگرزی استفاده می شود و طیفهای خاکستری، آبی نفتی و آبی آسمانی بدست می دهد.
اکالیپتوس
این درخت بومی استرالیاست و همیشه سبز و خرم است دارای برگهای دراز و نوک تیز شبیه برگ بید و دارای اسانسی بنام ویل اکالیپتوس است گیاه اکالیپتوس احتیاج به دندانه ندارد. از این گیاه طیفهای سبز ماشی و کرم تیره بدست می آید.
پوست گردو
گردو درختی است تناور و بزرگ با عمری طولانی و برگهایی مرکب که ۷ تا ۹ برگچه دارد اصل این درخت از ایران است ثمر این درخت دارای مغزی است که مصرف خوراکی دارد هر میوه گردو دارای ۳ پوست است اولی پوست سبز که به محض رسیدن میوه آن را جدا می کنند و به مصرف رنگرزی می رسانند دوم پوست ضخیم سخت و قهوه ای رنگ که معمولاً دیده می شود و سوم پوست نازک و زرد رنگی است که روی اصل مغز کشیده می شود نام علمی این گیاه IUGLANS REGIA درخت گردو در قسمتهای مختلف خود دارای ماده مازوجی است مقدار مازوج پوست گردو بین ۳۵ تا ۴۰ درصد می باشد از مازوج درحت گردو برای بدست آوردن رنگهای تیره در کلیه زمینه ها از آن استفاده می گردد. پوست گردو رنگهایی در زمینه های شتری تا قهوه ای بدست می دهد. نام ماده رنگی آن جاگلون است.
سماق
سماق یا ترشابه یا سماقیل درختچه ای است بومی که در اغلب نقاط ایران یافت می شود و در کوهپایه ها فراوان است نام علمی آن RHUS C•RIARLA است میوه آن دانه ای می باشد شبیه عدس که در خوشه قرا گرفته است و روی آن پوستی کشیده شده است طعم آن ترش و گس است و سائیده شده آن به عنوان چاشنی غذا به مصرف می رسد. سماق دارای ماده مازوجی و نیز ماده ای زرد رنگ است که در دباغی بدون دندانه مصرف می شود سماق با دندانه های مختلف رنگهای گوناگون تولید می کند از جمله با سولفات آهن رنگ بنفش نیز تولید می کند و یا سایر دندانه ها نیز رنگهای کرم، گلبهی، صورتی، قرمز و بنفش در تنالیته های روشن تا تیره را می توان از سماق بدست آورد.
گندل
گیاهی است خودرو دارای برگهایی به شکل برگ مو در نوک این برگها تیغ های کوچکی دیده می شود. ارتفاع آن ۴۰ تا ۷۰ سانتیمتر و گلهایی به رنگ زرد نارنجی در موسم بهار است برای رنگرزی از گلهای گیاه استفاده می شود گلها را جدا کرده و پس از خشک کردن و آسیاب به مصرف رنگرزی می رسانند. گندل دارای مواد مازوجی است و برای ایجاد رنگ زرد مایل به سبز به کار می رود. این گیاه در منطقه بختیاری می روید. شیوه رنگرزی آن شبیه اسپرک است و با دندانه های مختلف رنگهای گوناگون در زمینه زرد، چهره ای و گلبهی ایجاد می کند.
گزنه
گیاهی است پایا و علفی به ارتفاع ۵۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر دارای کرک های گزنده دارای برگ سبز روشن با دندانه های اره ای که در بیشتر نقاط مرطوب و سایه دار ایران میروید گزنه دارای مقدار زیادی تانن، اسید فورمیک، نیترات پتاسیم و ترکیبات آهن است از سر شاخه های آن نوعی ماده رنگی به نام اورتی سین به دست می آید گزنه در رنگرزی الیاف پشم و ابریشم به کار می رود و طیفهای مختلف زرد، طلائی و قهوه ای ایجاد می کند.
هلیله
هلیله ثمر درختی است به همین نام که به جهت داشتن مازوج در رنگرزی مورد استفاده است درخت هلیله در هندوستان، آمریکا و آسیای جنوبی و چین و در ایران در بلوچستان و خراسان می روید. برگهای این درخت تناور باریک و بلند و ثمر آن خوشه ای و به اندازه مویز و به رنگهای زرد و سیاه است و در طب نیز مصرف دارد هلیله دو نوع است هلیله زرد با نام علمی MYR•BALANI CHEBULAE CTTRINAE برای استخراج رنگ زرد و هلیله سیاه به نام علمی NIGRAE MYR•BALANI CHEBULAE برای استخراج رنگهای سیاه و خاکستری به کمک دندانه های مختلف به کار می روند میوه هلیله ریز و شبیه گوجه است و قبل از رسیدن آنرا می چینند و خشک کرده و سپس آسیاب می کنند و به مصرف رنگرزی می رسانند میزان مازوج این درخت تا ۴۵ درصد کا وزن آن است از برگ و ثمر آن برای رنگرزی استفاده می کنند.
رنگزاهای بدون مازوج
اسپرک
اسپرک یا ورث گیاهی است دو ساله و ضعیف از تیره کوکناریان که در رنگرزی به کار می رود دارای برگهای دراز و باریک اسن این گیاه دارای نام علمی RESEDA LUTE•LA و مولد رنگ زرد طبیعی است در ایران به صورت وحشی زیاد روئیده می شود. گلهای آن زرد خوشه ای است بوته آن را پس از خشک کردن وخرد کردن در رنگرزی مصرف می کنند اگر چه در تمام قسمت های گیاه ماده رنگی وجود دارد اما در گل و برگ و ریشه ماده طزرد بیشتری وجود دارد رنگ زرد حاصله از آن در مقابل نور بیشتر از سایر زردهای طبیعی دارای ثبات است. اسپرک را برداغ- اسفرک- زریر هم می گویند و در زبان هندی اکلیل الملک و در قشقائی کاوشک نام دارد. از این گیاه برای به دست آوردن طیفهای مختلف رنگهای زیتونی، لیمویی، سبز، نارنجی با دندانه های مختلف استفاده می کنند. نام ماده رنگی موجود در اسپرک فلاونویید که پیگمنت زرد رنگ است می باشد.
بقم
بقم یا بکم یا چوب سرخ درختی است بلند و تنومند از نیره ارغوانیان دارای برگ های شبیه برگ بادام و گل های ریز میوه آن گرد و سرخ و چوب آن نیز دارای رنگ سرخ می باشد چوب بقم حاوی ماده رنگینی به نام هماتین یا هماتوگزیلین است نام علمی این گیاه H•EMAT•XYL•N CAMPECHIAN می باشد از چوب تنه آن رنگ سرخی می گیرند که در رنگرزی پشم و ابریشم به کار می رود شیره چوب درخت را زیر فشار یا در اثر جوشانیدن به دست می آورند و به صورت پودر یا کریستال درآورده دررنگرزی مصرف می کنند ثبات بقم بنفش در برابر نور بسیار عالی است و در پشم و ابریشم ثابت تر از پنبه می باشد. برای گرفتن رنگ مشکی سیر و شفاف از بقم از روش دندانه قبل از رنگ استفاده می شود از بقم با دندانه های مختلف طیفهای ارغوانی، بنفش خاکستری و مشکی در تنالیته های متنوع بدست می آید.
برگ مو
برگ درخت انگور است. مو دارای اقسام بسیار مختلف می باشد. برک آن مدور و کنگره ای است و دارای رگ برگهای پیچه ای است. ساقه مو نازک، پیچان و قابل انعطاف می باشد. این درخت در ایران فراوان است. ثبات رنگ مو رضایتبخش نیست و مقدار ماده رنگی آن بسیار کم است به طوری که باید به میزان صددرصد مصرف شود. املاح آهن رنگ آن را زیتونی می کنند و با زاج رنگ زرد می دهد. سولفات مس و سایر املاح آن رنگ محلول برگ مو را سبز می کند و قلیایی آن را نارنجی می نماید. طریقه رنگرزی با آن به شیوه اسپرک است. برگ مو دارای ۲ ماده رنگزای به نام کلروفیل و فلاونوئید می باشد.
برگ توت
این درخت در نقاط معتدل و گرم می روید. یک پایه و دارای برگهای ساده دندانه دار و از تیره گزنه می باشد توت دارای اقسام مختلف می باشد از برگ و میوه آن در رنگرزی استفاده می شود ازمیوه توت سیاه و شاه توت برای بدست آوردن رنگهای بنفش، قرمز، بنفش خاکستری با دندانه های مختلف استفاده می کنند ولی ثبات آن به خصوص در برابر نور قابل توجه نیست. توت دارای مواد مختلف رنگزای می باشد که تعداد آنها از هشت ترکیب متجاوز است. با اسید کلریدریک غلیظ محلول آن سبز مغز پسته ای می شود با اسید نیتریک و سپس زردکاهی می شود. در محلول ده درصد سود رنگ محلول نارنجی و یا زرد بسیار پر رنگ خواهد بود. رنگرزی برگ توت تفاوت چندانی با سایر رنگهای طبیعی ندارد فقط چون ماده رنگزای کمی دارد گاهاً تا صد درصد در حمام مصرف شده و معمولاً محیط را اسیدی ضعیف می کنند.
برگ چنار
درخت چنار یک پایه وچند ساله است بلندی آن گاهی به ۱۵ تا ۲۰ الی ۳۰ متر می رسد. درختی تنومند است و در اغلب نقاط ایران یافت می شود. دارای برگهای پهن و کنگره ای با رگ برگهای پنجه ای است. ماده رنگی آن مانند برگ مو است ولی رنگهای حاصله از آن کمی تیره تر از برگ مو و برگ توت می باشد. از آن تنالیته های زرد سبز، زیتونی، نارنجی و کاهی بدست می آیند.
برگ انجیر
درخت انجیر یا انجیل یا هنجیر درختی است کوچک با ارتفاع ۳ تا ۱۰ متر و پوست خاکستری و صاف. شیوه رنگرزی با آن مانند برگ مو، توت و چنار می باشد. برگ انجیر با دندانه های مختلف رنگهای زرد، سبز و گلبهی می دهد.
انواع رنگدانه های حیوانی
علاوه بر گیاهان، جانورانی نیز وجود دارند که از انها می توان رنگهای طبیعی به دست آورد . در ذیل به ذکر دو نمونه از این موجودات می پردازیم.
قرمز دانه: قرمز دانه یا کرم شرابکش حشره ای است که رنگ قرمز طبیعی را از آن به دست می آورند حشره کوچکی است بیضی شکل به اندازه دانه عدس یا نخود شبیه به کفش دوزک و آنرا در اصطلاح تاکوس می نامند نوع ماده آن پر ندارد اما نر این حشره بالدار است رنگ آن سرخ بوده و به مرور زمان سرخ تر می گردد. قرمز دانه انواع گوناگون دارد از جمله: کرم ورمیلو، قرمز دانه لهستانی، سیاه، نقره ای، هندی و مکزیکی. گونه ای از آن بر روی کاکتوس زندگی می کند. با نام علمی C•CCUS CACTI به همین جهت در نقاطی که این حشره را پرورش می دهند مزارع کاکتوس را نیز ایجاد می کنند. نوع دیگر آن بر روی برخی از گونه های درخت بلوط زندگی می کند و گاهی تعداد آن به قدری زیاد می شود که درخت در زیر توده این حشره مستور می گردد. در ایام گذشته پرورش قرمزدانه در بلوچستان و در کنار خلیج فارس و در عمان مرسوم بوده است.
جنس وحشی این حشره در ایران نیز وجود دارد گونه ای که در ایران وهند وجود دارد با نام علمی C•CCUS LACCA است که بر روی درختان انجیر زندگی می کند قرمز دانه برای رنگهایی در زمینه قرمز به کار می رود. این حشره را در آب یا با حرارت خفه می کنند و در آفتاب یا کوره خشک می کنند در فارسی به آن کرم رنگرزان می گویند این حشره پس از آماده شدن برای بهره برداری ۷۰ تا ۹۰ درصد صمغ و ۲ تا ۱۰ درصد ماده رنگی دارد. قرمز دانه از دیر باز در کرمان و خراسان به نام لاک یا قرمز دانه لاکی شناخته می شود و لاکی همان رنگ حاصل از قرمز دانه است ماده رنگزای قرمز دانه آنتراکینون است.
صدف ارغوان: نوعی صدف دریایی که به کار تهیه رنگ قرمز و ارغوانی می رود این رنگها یکی از مهم ترین رنگهای قدیمی و از نظر ثبات و شفافیت بسیار عالی است این صدف بیشتر در سواحل مدیترانه یافت می شود.
علاوه بر موادی که در بالا ذکر شد از تعدادی گلسنگ ها و جلبک ها نیز رنگهای طبیعی استخراج می شوند این گلسنگها معمولاً در نواحی مرطوبی کنار دریا، جنگلها و بر روی صخره ها می رویند که آنها را پس از جمع آوری و خشک نمودن در رنگرزی به کار می برند از ترکیب مواد رنگدار این گلسنگها با دندانه های مختلف اکثراً رنگهایی در فام های قهوه ای، خاکستری، زرد و نارنجی بدست می آید کاربرد مواد رنگدار این گلسنگها در رنگرزی به علت عدم شناسائی خواص آنها به طور اکمل و همچنین و فور سایر مواد رنگدار طبیعی چندان معمول نیست لذا در اینجا فقط به ذکر اسامی لاتین برخی از مهمترین آنها که تا حدودی ارزش های رنگرزی دارند اکتفا می کنیم.
- PARMELIA SAXATHLIS
- PARMELIA CARERTA
- PARMELIA •MPHL•IDS
- USNEA C•M•SA
- PELETIGERA CANINA
- PARMALIA PARIENTINA
- PARMELIA PHYS•PES
- USNEA ARTICULATA
- RAMALINA SC•PUL•RM
- TERETEPH•LIA AUREA
رنگرزی شیمیایی
تاریخچه
نیاز به جانشین ساختن مواد رنگی طبیعی دانشمندان را بر آن داشت که تحقیقات و کشفیاتی را در این زمینه به وجود آورند و از زمان عصر کیمیاگری رنگ سازی نیز مورد توجه بوده است بطوری که در قرن ۱۷ میلادی صنعت رنگسازی حالتی اسرارآمیز و کیمیاگری داشته است.
در قرن ۱۸ میلادی دراروپا، فن رنگسازی برای اولین بار به صورت صنعت درآمد و از موادی چون ماستیک Mastic و کپال C•pal و روغن بذرک و یا کتان برای ساختن رنگ استفاده شد.
در سال ۱۸۳۴ رونگ در آزمایشهای خود به رنگهای متعددی دست یافت و در سال ۱۸۵۶ شیمیدان جوان انگلیسی به نام ویلیام هنری پرکین از طریق سنتز (تهیه مصنوعی و شیمیایی مواد) اولین رنگ مصنوعی رابه وجود آورد. این ماده رنگی موسوم به آنی لین که با عمل اکسیداسیون آن با بیکرومات پتاسیم k۲cr۲•۷ رنگ ارغوانی درخشانی حاصل میکرد. با ایجاد کارخانه ای در گرین فورد نزدیک لندن، این محصولات ساخته شده و وارد بازار مصرف گردید. ازاین تاریخ به بعد انواع ماده های رنگی مصنوعی تولید شد.
دو سال بعد، در سال ۱۸۵۸، توسط ورگن رنگ فوکسین ، اولین دسته رنگهای تری فنیل متان کشف و به بازار عرضه شد.
در ادامه کشفیات قرن نوزدهم:
در سال ۱۸۶۲، توسط گریس، رنگهای آزو (Az• dyes) کشف شد.
در سال ۱۸۶۸، لیبرمان و گرابه شیوه های جدید تولید رنگ از طریق اشباع را گرد آوردند.
در سال ۱۸۷۶، توسط ویت تئوری ساختمان شیمیایی رنگ عرضه شد.
در سال ۱۸۸۰، توسط دانشندان انگلیسی، رنگهای آزو نامحلول به دست آمد.
در سال ۱۸۸۳، توسط والتر و عرضه آن توسط گایگی، رنگ استیلنن انجام شد.
و در قرن بیستم باافزایش روز افزون اختراعات و اکتشافات صنعت رنگسازی رو به تکامل خود نهاد و انواع رنگهای بی شماری عرضه و به بازار فرستاده شد.
انواع رنگهای شیمیایی
رنگهای شیمیایی که امروزه در روی پشم به کار برده می شوند صرف نظر از رنگهای بازیک که مصرف آن در مورد قالی از نظر کارشناسان این فن مردود است به قرار ذیل می باشد:
- رنگهای اسیدی: این دسته از رنگها شامل اسیدی قوی، رنگهای اسیدی میلینگ و رنگهای سوپر میلینگ می باشند.
- رنگهای پر متالیزه یا رنگهای متالیک:این رنگها به واسطه وجود یک کمپلکس فلزی در داخل ملکول رنگ ثبات فوق العاده ای در برابر شستشو و نور از خود نشان می دهد این رنگها بر ۳ نوع می باشند:
- رنگهای پر متالیزه ۱:۱
- رنگهای پر متالیزه ۱:۲
- رنگهای راکتیو پر متالیزه
- رنگهای دندانه ای:این دسته رنگهایی هستند که کاربرد آنها مانند رنگهای طبیعی میباشد چون این رنگها با دندانه کروم بهترین ثبات ممکنه را بدست می دهند لذا این رنگها به نام رنگهای کرومی نیز شناخته می شوند.
- رنگهای خمی:به جز نیل شیمیایی عده محدودی از این رنگها در روی پشم پیشنهاد شده است ثبات این رنگها فوق العاده خوب است ولی طرز کاربرد آنها نسبتاً مشکل می باشد و عدم توجه به نکات عمده رنگرزی آن باعث پوسیدگی پشم و یا دو رنگی خواهد شد.
- رنگهای ری اکتیو:این دسته ازرنگها جدیدترین نوع رنگ است که به بازار عرضه شده اند مصرف عمده آنها بیشتر در الیاف سلولزی است ومصرف آنها در پشم بسیار محدود است این رنگها بسیارشفاف و ثبات آن روی پشم خوب می باشد.
- رنگهای مستقیم:این دسته دارای ثبات ضعیف تا متوسط در روی پشم هستند ومعمولاً پشم را در حمام خنثی یا اسیدی ضعیف رنگ می کنند.
- رنگهای گوگردی:رنگهایی که از ذوب ترکیبات عالی با سولفیت سدیم Na۲S حاصل می شود، جزو رنگهای گوگردی به حساب می آید. باید به خاطر داشت که هر رنگی را که دارای گوگرد است نمیتوان از این دسته دانست. این رنگها غیر محلولند و در احیا کننده هایی مانند هیدروسولفیت سدیم NaS۲•۴ و سولفیت سدیم Na۲S و همچنین ماده ای به نام رنگالیت حل و قابل جذب میگردد. این گروه رنگها بیشتر در رنگرزی کاغذ، چوب و چرم و همچنین در چیت سازی مصرف می شود.
فواید و مضرات رنگرزی شیمیایی در الیاف قالی ایران
یکی از ویژگیهای مهم فرش ایرانی کاربرد رنگ و رنگرزی در آن است که در بازتاب عصر کهن و چند هزار ساله توانسته است بااستفاده از طبیعت چهار فصل و زیبای ایران زمین به نیازهای خود دست یابد و عرصه ای از جهان رنگی و بهار جاودانه را از دست بافته های خود به منصه ظهور رسانده و در نهایت با ترکیب بندی مناسب و با هویت کاملاً منطقه ای و ایرانی، خود را شاخص ترین هنر بومی معرفی کند.
با گذشت زمان و رسیدن به عصر حاضر پای رنگهای شیمیایی به ایران باز شد و این تجربه نخستین بار با استفاده از رنگ های جوهری و گروهی از رنگهای اسیدی قوی، که در برابر نور و شستشو دوام زیادی ندارد به کار گرفته شد و در نتیجه برای همگان این باور پدید آمد که کیفیت رنگهای گیاهی از رنگهای شیمیایی بهتر و مناسب تر است، هر چند که تهیه رنگهای گیاهی دشوارتر است. بنابراین، بسیاری از صاحب نظران و دست اندرکاران فرش بر این باورند که رنگهای شیمیایی دارای ثبات خوبی در برابر نور و شستشو و سایش نیستند، در صورتی که رنگهای طبیعی و گیاهی ازاین ثبات برخوردارند. تردیدی نیست که کلیه نیازهای بشر از طبیعت تأمین میگردد، این نکته نیز روشن است که بسیاری از این امکانات و ذخایر طبیعی روزی پایان خواهند یافت. افزایش جمعیت و نیاز افزون بشر به زمینهای کشاورزی و محصولات خوراکی دیگر جایی برای کشت و پرور گیاهان صنعتی نمی گذارد. به همین علت با توسعه و پیشرفت علم در تمامی زمینه ها و استفاده بیشتر از طبیعت و دستیابی به روشهای جدید و صرفه جویی در وقت وهزینه، سبب روی آوردن به شیوه های تولید مصنوعی و شیمیایی گردید و در این زمینه تلاشهای بسیاری انجام گرفت.
استفاده گسترده و بی رویه از مواد و رنگهای شیمیایی موجب آلودگی شدید محیط زیست می شود که رسانه های گروهی بارها از خطرات آن سخن گفته اند. بازتاب مهم صنعت رنگرزی با مواد طبیعی بیشترین کاربرد خویش را در هنر و صنعت فرشبافی به جای گذاشته است و قالی ایران صنعتی کاملاً مستقل محسوب می شود که ضمن رفع نیازهای مصرفی دارای حالتی هنری نیز هست. دست اندرکاران تولید قالی ایران که از مواد اولیه ارزان و فراوان، فرآورده های گران قیمت به وجود می آوردند، از گذشته های دور و دراز از شهرتی زیاد برخوردار بوده اند.
متأسفانه طی سالهای گذشته به دلیل بالا بودن میزان تقاضای قالی ایران، اگر نه همه، ولی بسیاری از دست اندرکاران این حرفه، که اکثراً خود نیز نقشی در تولید نداشتند و بیشتر به صورت واسطه عمل می کردند، استفاده از رنگهای بی ثبات شیمیایی را جانشین رنگهای مقاوم و آسیب ناپذیر گیاهی ساختند و تا حد امکان از کیفیت مواد اولیه و تنوع نقوش کاستند.
بررسی نحوه رنگرزی در مناطق مختلف ایران
فارس
استان فارس یکی از مراکزی است که رنگرزی گیاهی در آن رواج فراوان دارد لذا طراوت و شفافیت رنگ و تنوع غنای رنگ آمیزی فرشهای این استان بیش از هر عامل دیگری در شهرت جهانی دست بافته های قشقائی مؤثر است این استان دیرتر از سایر جاهای ایران مورد هجوم رنگهای شیمیایی قرار گرفت. توانائی زنان قشقائی در احساس رنگها و رنگ آمیزی گاه چنان باورنکردنی است که به اعجاز می ماند هم از نظر فراوانی رنگ و ریزه کاری های رنگ آمیزی و هم از لحاظ پختگی و گیرایی و چشم نوازی و هم از نظر هماهنگی پرجاذبه وافسون کننده ای که جریان وقفه ناپذیر رنگها را پدیدار می کند.
آذربایجان
در بیشتر شهرها و روستاهای آذربایجان اصالت کارهای قدیمی حفظ شذه و رنگهای طبیعی هنوز جای خود را به رنگهای شیمیایی نداده است خامه های پشم بیشتر در دسترس است و پشم آن توسط عشایر ایل شاهسون تهیه می شود هر چند که صرف نظر از کارگاههای شرکت فرش در تبریز سایر کارگاهها بیشتر رنگهای شیمیایی استفاده می کنند.
مشهد
امروز صرف نظر از چند کارگاه در شهر و کارگاههای کوچک در روستاها اکثر قالیها را پست ترین انواع رنگهای اسیدی و بازیک رنگ می کنند و در نتیجه روز به روز از بازاراین فرشها کاسته می شود و تنها در کارگاههای شرکت فرش کم و بیش رنگهای طبیعی استفاده می شود.
کاشمر
قالی این شهر عمدتاً نامرغوب و رنگهای به کار رفته در آن از نوع رنگهای بی ثبات است به نظر می رسد که رنگرزی گیاهی در این منطقه رونق چندانی ندارد و تخصص لازم هم وجود ندارد.
توس و نیشابور
در این نواحی رنگها بیشتر شیمیایی تند و نوع پشم نیز پست تراز سایر قالیهای خراسان است.
قائنات
در ناحیه درخش قالی بافی وجود دارد که متأسفانه از رنگهای شیمیایی استفاده می کنند و در ایل بهلوری نوعی قالیچه و قالی نظیر قالیچه های ترکمنی می بافند ولی با وجود زیبایی ظاهری کار از مواد رنگی شیمیایی استفاده می کنند.
اراک, بروجرد, محلات
دو شهر بزرگ بروجرد و محلات قبل از شرکت زیگلر انگلیسی که کارگاههای رنگرزی را در اراک و روستاهای اطراف تأسیس کرد نیز از مراکز صدور رنگهای گیاهی ایران به اروپا بودند ولی امروز با رونق شرکت ها و کارگاههای شیمیایی از رنگهای کم ثبات اسیدی و سایر رنگهای شیمیایی استفاده می شود.
اصفهان
استفاده از رنگهای طبیعی کاهش مخصوص در اصفهان پیدا کرده است و با این وصف هنوز در مناطق روستایی پاره ای بافندگان رنگهای گیاهی را مورد استفاده قرار می دهند.
کاشان
با وجود نمونه های بی نظیر فرش و پارچه این شهر درعهد صفویه که خود از شاهکارهای هنر رنگرزی و نساجی است امروزه به طور عمده از رنگهای شیمیایی و به ندرت از رنگهای طبیعی استفاده می شود.
کرمان
هنرمندان قالی باف کرمانی در گذشته از رنگهای گیاهی استفاده می کردند ولی پس از جنگ جهانی دوم به دلیل ارزانی و فراوانی رنگهای بازیک و سادگی رنگرزی با آنها، تمایلی به استفاده از رنگهای شیمیایی نشان داده اند و به این گونه رنگهای شیمیایی جای رنگهای گیاهی را گرفت.
یزد
قالیهای این شهر خصوصاً نقش هراتی از اهمیت خاصی برخوردارند. در این شهر با هر دو روش سنتی و شیمیایی رنگرزی می شود.
ترکمن صحرا
در گذشته در بافت و رنگرزی از روشهای سنتی و رنگهای گیاهی استفاده می شد اما با مرور زمان رنگهای گیاهی جای خود را به رنگهای شیمیایی دادند و کارگاههای رنکرزی سنتی تقریباً برچیده شدند.